خانه عناوین مطالب تماس با من

زندگی مهرسان

زندگی مهرسان

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • [ بدون عنوان ]
  • خسته شدم
  • بخشش!!!!
  • بهار مبارک
  • وبلاگ من
  • [ بدون عنوان ]
  • کیمیاگر
  • [ بدون عنوان ]
  • [ بدون عنوان ]
  • [ بدون عنوان ]

بایگانی

  • مهر 1395 1
  • خرداد 1395 1
  • اردیبهشت 1395 1
  • فروردین 1395 1
  • اسفند 1394 1
  • بهمن 1394 5
  • دی 1394 4
  • آذر 1394 1
  • شهریور 1394 2
  • مرداد 1394 1
  • خرداد 1394 6
  • اردیبهشت 1394 6

جستجو


آمار : 2434 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 18 مهر 1395 12:45
    ببخشید ک خیلی وقته سراغت نیومدم واسم دعا کن
  • خسته شدم سه‌شنبه 11 خرداد 1395 16:49
    سرم درد میکنه داره منفجر میشه دلم گرفته از مامانم بابام دارن ب دداشام خوب کمک میکنن خونه خوب 170 متری اما من.... مگه من گناه کردم دخترم چرا کمک نمیکنن همسری میگه نگران نباش از خدا بخاه نه بندش اما من دلم شکستس دلم پره
  • بخشش!!!! دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 15:17
    دلم از خیلی ادما پره میگن اگر ببخشی ب ارامش میرسی و فراموش میکنی خدایا کمکم کن بتونم ببخشم از خدا میخام ک خودش قدرت بخشیدن این ادما رو بهم بده ک با بی عقلی و بیشعوری و بیشرفی خیلی چیزا رو تو زندگیم از بین بردن خدایا خودت قدرت فراموشیش رو بهم بده
  • بهار مبارک چهارشنبه 11 فروردین 1395 15:43
    بهار برای من شروع زندگی خودمم هست من ی دختر بهاریم تولدم همزمان با سال نو و اومدنم ب دنیا نویدبخش شروع ی زندگی شاد و عالیه امیدوارم امسال واسه ی همه ادمها مخصوصا دوستای خوب و کم مجازیم سال پر از ارامش و شادی باشه واس منم دعا کنید☺
  • وبلاگ من پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 08:18
    بعضی وقتا ک از همه عالم و ادم می خوام فرارکنم وبلاگم میشه واسم ی جای امن ک بنویسم اما اینجا هم محتاط مینویسم میترسم گاهی. . چندشب پیشا همسرم میپرسید تو دفتر خاطرات نداری گفتم دفتر خاطرات نه اما زیاد مینویسم ( اکثرا برای اروم شدنم حرفای توی سرمو میریزم رو کاغذ ) دخترخاله نازنینم داره ازدواج میکنه و من خیلی خوشحالم...
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 29 بهمن 1394 08:32
    بعضی موقعها زیاد پیش میاد بعضی موقعها ادم زیاد اشتباه میکنه و این بعضی موقعا امارش گاهی خیلی میره بالا زندگی مشترک دوس داشتنیه اما سخته
  • کیمیاگر دوشنبه 26 بهمن 1394 22:09
    دارم کتاب کیمیاگر پایولوکویلیو رو میخونم خیلی قشنگه .متاسفانه من درگذشته ام اشتباهات زیادی بودن ک بیشتر اوقات خودمو بابتشون نمیبخشم چون ازسادگیم بودن اما اول باید خودم خودمو ببخشم
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 14 بهمن 1394 15:40
    همچنان کلاس هنریمو ادامه میدم فکر نمیکردم ک علاقه مند شم به این هنر اما خوشم اومده دوس دارم دانشگاه برم درس بخونم اما.....
  • [ بدون عنوان ] شنبه 10 بهمن 1394 17:56
    این روزا دارم هنرهای جالبی رو یاد میگیرم ی کلاسی رو شروع کردم و سرم حسابی گرمه مهمونیا خانواده همسری هم ک همچنان ادامه داره ب فکر و لنتاین هم هستم روز عشاق واسه همسری یک ادکلن خاص خریدم امیدوارم خوشش بیاد کارای تزینشو خودم به عهده گرفتم امیدورام خاص و قشنگ در بیاد
  • [ بدون عنوان ] شنبه 10 بهمن 1394 17:52
    مثل اینکه هک کردن خیلی راحت شده در این دوران چند روز پیش یکی از دختران کم سن فامیل همسری ازدواج کرد و چون کسی توقع ازدواج ایشون رو نداشت اکثرا متعجب بودن تا اینکه بردار همسری ک کم سن هم ست ب مادرهمسری گفته بوده ک این دو نفر دو ساله ک باهمن و فلانی ک چیزی حدود 13-14 سالشم بیشتر نیس شبکه اجتماعی این بنده خدا رو هک کرده...
  • مرض روزمرگی سه‌شنبه 29 دی 1394 16:29
    دچار روزمرگی شدم همیشه ترسم از این بود ک زندگی واسم یکنواخت نشه من عاشق هیجانم پر ازشورم اما انگار بی حس و حال شدم
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 23 دی 1394 10:32
    همه میگفتن قبل ازدواج زندگی متاهلی خوب نیست و ... اما بنظرمن خوبه ی جورایی میشه گف زندگی جم و جور میشه ی هدفایی میرن کنار ی هدفای دیگه ای ایجاد میشن در راستای بهترشدن زندگی شاید من بعد ازمدت کمی ک توی عقدم خیلی حق صحبت در این موردو نداشته باشم اما زندگی قشنگه بسته به دید ماست باید کناربیایم باخیلی چیزا و ب روش خودمون...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 14 دی 1394 13:17
    بین دوتاچیز گیرم دوست خوبی هم ندارم اینجاهم ک سوت و کوره نمیدونم چکارکنم
  • روزانه چهارشنبه 9 دی 1394 13:16
    پست قبلیم خیلی اتیشی بودم اما الان خوبم به قول دوستمون می گذره اما دلم می شکنه مراسم شب یلدام به خوبی گذشت و مث همیشه نظرات مثبت و منفی زیادی بود اولش یکم اذیتم کرد اما بعدش گفتم همیشه دهن مردم بازه من برای خودم زندگی میکنم و بس پس شاد باش
  • ترس دوشنبه 23 آذر 1394 14:49
    میترسم بنویسم میترسم ک اینجا لو بره اما دوس دارم بنویسم خالی شم نمیدونم چرا خیلی چیزا تو زندگیم پیش نیومد نشد بشه میدونم من مقصرم اما نه همشو
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 25 شهریور 1394 00:20
    دخترم زندگی خوبه همه چی ارومه و فقط درگیریای روزانه و مهمونیاس مامانت یکم درگیره این روزا فکرش درگیره دعا کن واسش راستی ی دفتر هم واست گذاشتم کنار توش واست از روزگار خودم و بابات مینویسم
  • [ بدون عنوان ] شنبه 7 شهریور 1394 23:10
    خوب یا بد کسی اینجا رو نمیخونه و من خودمم و حرفام زندگی خوبه البته هنوز ارامشم کامل نشده
  • من برگشتم شنبه 31 مرداد 1394 23:49
    سلام اول ببخشید ک مدتی نبودم دوم خبر خوب دارم واست من ازدواج کردم اولش گفتم ریسکه اما الان شادم شاد شاد . اروم
  • خاستگار پنج‌شنبه 21 خرداد 1394 10:41
    مدتیه که دارم با ی خاستگار محترم معاشرت می کنم می ترسم از اینده میترسم از زندگی نمیدونم قراره چی پیش بیاد خیلی سردرگمم
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 20 خرداد 1394 10:00
    چند روزی هست ک سیستمم مشکل پیدا کرده بچه ها گفتم میخوام وبلاگ نویس شم مث خیلیا که میشناسم ک از زندگیشون میگن از حرف های ناگفتنی که به کسی نمیتونن بگن
  • [ بدون عنوان ] شنبه 9 خرداد 1394 13:06
    دارم ی کارایی میکنم امیدوارم سرانجام مارستگار شویم
  • [ بدون عنوان ] جمعه 8 خرداد 1394 23:09
    خیلی از دوستای ک میخوندم تو بلاگفان پس کی درست میشه!!!!! هرچرا ایرانیا نمیتونن بفهمن حریم یعنی چی؟!! چرا درک نمیکنن آدما آرامش لازم دارن چرا نمیفهمن کاراشون عواقب داره
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 7 خرداد 1394 17:36
    ما دربرابر خراب کردن ارامش هم مسولیم ای کاش یادبگیریم اگه نماز نخونیم گناهه و همچنین اگه ارامش ادمی رو خراب کنیم گناهش صدها برابره زندگی باید کرد در هرصورتی اوضاع ایران روز به روز داره بدتر میشه یکم گیج و ماویج شدم نمیدونم باید چکاکنم خیلی بده ر یس خودت باشی تو این اوضاع اقتصادی مملکت نمیدونم باید چکا کنم صبرکنم اوضاع...
  • من 26 ساله سه‌شنبه 5 خرداد 1394 11:58
    هیچ کس اینجا نیس خودم تنهام دوس دارم 18 ساله شم با همین تجربه ها دوباره زندگی کنم نمیشه پس باید الان شروع کنم تا 30 سالگی حسرت الانو نخورم
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 15:02
    یکم ب زندگی آدما نگاه میکنم همه ی مدتی رو تو شش و هشت زندگیشون بودن م چکا کنن چکار نکنن یا ی راهی رو رفتن حالا به این نتیجه رسیدن خوب نیس و تلاش واسه ساختن دوباره زندگی و بهترکردنش حالا هرسنی و هرموقعیتی ک باشن مهم خواست آدمه
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 29 اردیبهشت 1394 17:51
    روزا تکراری شدن باید تحولی ایجاد کرد
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 18:56
    مث اینکه بلگفا خیلی داغون شده دیگه ازین به بعد اینجا میشه خونه من امیدوارم امن بمونه کسی اذیت نکنه و بشه راحت بود زندگی خوبه راضیم دنیامو دوس دارم اگه ادما بذارن
  • خودم سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1394 09:38
    میخام اینجا واسه همیشه بمونه مث امی از بچم بنویسم از زندگیم م منو خیلی دوس داره اما ی رفتارایش اذیتم میکنه ولی تا میفهمه کلی تغییر رویه میده زندگیم شده مثبت نگری و گردش کردن از کار هم چیزی عایدمون نمیشه که ازمن ب شما نصیحت ک رشته ای که دوس نداری رو نخون من خودم واقعا چیز خاصی رو دوس نداشتم اما رشته فعلیم هم دوس نداشتم...
  • سفر دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 18:25
    ی هفته ای رو رفتیم کیش خیلی عالی بود هم هوا هم گشت و گذار خاستگاران محترم میان و میرن اما من همچنان سرگردانم واسه کارمم فک کنم دارم از دستش میدم
  • آغازی نو دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 18:24
    سلام دیدم بلاگفا داره اذیت میکنه منم که تازه شروع کردم به وبلاگ نویسی ترجیح دادم جامو عوض کنم چون اصلا نمیخام ارشیوم بپره